برای ناظران، منتقدان و ورزشینویسان مثل روز روشن بود که وجهه سیاسی این بازی به مسائل فنی و فوتبالی آن میچربد، اما در فدراسیون گوشها سنگین شده بود و همه مشغول بستن چمدانهایشان بودند. مثل روز روشن بود که در کانادا اتفاق خوبی منتظرمان نیست. همه میدانستیم که از لحظه ورود تا سوت پایان بازی از فرودگاه تا ورزشگاه قرار است به کشورمان توهین و هزار و یک حاشیه برای تیم ملی و بازیکنان ایجاد شود. همه میدانستیم، اما فدراسیوننشینان خودشان را به ندانستن زده بودند.
حالا کاناداییها خود، بازی درخواستی خودشان را کنسل کردهاند. کسانی که مدعی هستند ورزش از سیاست جداست، وقتی با واکنشهای تند سیاسی مسئولانشان در قبال انتخاب ایران روبهرو شدند بالاخره پاپس کشیدند و بازی را ملغی اعلام کردند تا بار دیگر ثابت شود ورزش و بهخصوص میدان فوتبال از نظر آنها سیاسیترین مقوله ممکن است و فقط لاف میزنند که سیاست از ورزش جداست.
بهانه میآورند که بازیکنان بهخاطر مسائل انسانی حاضر به بازی با ایران نشدهاند. عدهای هم که در رسانههای وابسته به آنها مشغولند و دم از ایرانی بودن میزنند، حرفهایشان را نشخوار میکنند. همانهایی که به اسم کارشناسان رسانهای دلالهای بینالمللی هم هستند.
کاناداییها تا دیروز مدعی بودند هدفشان از برگزاری این بازی نزدیکی بیشتر ملتهاست، اما حالا با همین حربه بازی را لغو میکنند تا مثلاً اعلام کنند که چقدر به ارزشهای انسانی پایبند هستند، در حالی که همه خوب میدانیم فشارهای چه کسانی این بازی سراسر سیاسی را لغو کرد. دیداری که از ابتدا در مسیر نادرستی قرار گرفت و کاناداییها بهرغم تمام شعارهایی که سر دادند تلاشی برای برگزاری آن نکردند.
حالا بحث غرامت بازی در میان است، بحثی که داغ ویلموتس گیت را تازه میکند. یادمان نرفته که میگفتند «یک قرارداد خوب» امضا کردهایم، قراردادی که حالا باید میلیارها تومان تاوانش را بدهیم. از همین حالا میتوان گفت غرامتی در کار نخواهد بود و تمام عددها و رقمهایی که به گوش میرسد فقط در حد خواب و خیال است و زاییده ذهن کسانی که داغ سفر به کانادا به دلشان ماند، حتی گفته میشود در قرارداد امضا شده هیچ خسارتی مشخص نشده، اما فدراسیوننشینان میخواهند باز هم شلوغبازی به راه بیندازند و سروته ماجرا را هم بیاورند. اینکه کانادا حتی یک ریال به ما بدهد، خوابی است که این شبها فدراسیوننشینان میبینند، خوابی که داستان شتر و پنبهدانه را یادآور میشود.
بگذریم، واقعیت این است که یک «فیفادی» دیگر هم پرید و تیم ملی همچنان بدون بازی تدارکاتی با سرعت خیرهکننده به جام جهانی قطر نزدیک و نزدیکتر میشود. یک بازی دیگر هم انجام نشد، آن هم زیر سایه مدیریت فدراسیونی که حتی توانایی هماهنگ کردن یک پرواز ساده را هم ندارد. فدراسیونی که آمده تا فوتبال ایران را از هستی ساقط کند.
منبع: روزنامه جوان
نظر شما